ترم جدید... آغازی دیگر

پست 8 

چشم به هم زدنی تابستون با همه ی خاطرات خوب و بدش دیگه تمام شد ... دوباره فصل درس  

خوندن از راه رسید ... فصل پاییز باز با همه ی خوبی ها و بدیهاش از راه رسید ... باید درس خوندن رو شروع کنیم ... جالبه که همیشه به خودم قول میدم این ترم دیگه از همون اول ترم همراه کلاس درس می خونم و نمی گذارم درسها روی هم تلنبار بشه ... ولی بازم این اتفاق برای بعضی درسها میفته ... خیلی که سعی کنم و بخوام پا روی قولم نگذارم دو سه تا درس رو می خونم و بقیه رو یا خیلی کم می خونم و یا اصلا نمی خونم و حواله میدمشون به روزای قبل از امتحان ... ولی خودمونیم ها به نظر من درس خوندن در طول ترم اونقدرها هم توی نمره ی پایان ترم تاثیری نداره (نمی گم بی تاثیره هااا !) ... بستگی به روز امتحان داره که سر جلسه بی دقتی نکنی و از تمام معلوماتت استفاده کنی...

امروز که وارد سیستم گلستان شدم دیدم زمان دوتا از درسهام جابه جا شده...افتادن روز جمعه... از صبح تا ظهر جمعه ها یه کلاس داشتم ولی با این دو تا درس از بعد از ظهر تا شب باید برم سرکلاس...واسه همین یه فکری افتاد تو سرم... درس بعد از ظهر جمعه رو حذف کردم به جاش یه عمومی برداشتم قبل از یکی از کلاسام روز سه شنبه ... اینجوری بهتره...

پ.ن:هر ترم با  انتخاب واحد و حذف و اضافه شروع میشه ... با امتحانات و اعلام نمرات تموم میشه ... یه جورایی آدمو یاد فاصله ی تولد تا مرگ (یا شایدم قیامت!... روزی که نمره خوبی و بدیمون معلوم میشه) میندازه !...